**جنگ نرم**

**جنگ نرم**
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گناه» ثبت شده است

۰۴
تیر






 70 سال عبادت یک شب به باد میره...



گاهی آدم ها در اوج ، هوس سقوط می کنند...
ای کاش سقوطشان فقط دامنگیر خودشان بود....
سقوط را انتخاب می کنند و طعم "از اوج عزت به حضیض ذلت کشیده شدن "را به همه اطرافیانشان می چشانند...

هوس و طمع و شهوت ، همه پرتگاه های انسانیت اند.

 و بعد از سقوط است که باب توجیه باز می شود...

-من مجبور بودم

-هرکس جای من بود همان کار را می کرد

-تقصیر دیگریست که مرا در این تنگنا قرار داد و مرا مجبور به این انتخاب کرد

-کارم درست بود

ولی قلبش به او شهادت می دهد که خطا رفته است.ندای وجدان و التماس های عقل اش را به یاد می آورد در بزنگاه تصمیم گیری ،دو راهی عقل و وسوسه ؛

که: ((نکن پشیمان می شوی)) 

اما فریاد بلند کرد تا صدای وجدانش شنیده نشود.

غافل از اینکه هرچه بلند تر فریاد می زد ندا محکم تر در قلبش می پیچید.

و چنان رفتار کرد که گویی صدایی نمی شنود...

.

.

.

در منجلاب تباهی فرو رفت.

.

.

.

و حالا پشیمانی سودی ندارد....

آبی است که ریخته و آبرویی است که رفته...

شاید تنها کسی که اورا می بخشد خدایش باشد

و تا آخر عمر بماند با عذاب حق الناسی که بر گردن خویش انداخته...

با آبرو و  اعتباری چند ده ساله که در خیابان بن بست گناه ،در سطل زباله  کنار خیابان ریخت و به راهش ادامه داد...


اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا....


متن از میراث دار آسمان

  • میراث دار آسمان