دستان فرشته...
گفتم: دستان بسته فرشتهها،
یادم افتاد، فرشتهها دست ندارند...
وجه تمایز فرشته و آدمی، غیر فطرت و
اختیار، دو بال است.
بالهایی که آن روز قرار شد با دستان بسته، مریدان خمینی (ره) را به عرش برسانند.
همه آنهایی که در ماههای آذر و دی در جنوب بودهاند، میدانند که چه سرمای استخوانسوزی دارد؛ چه برسد به آموزش غواصی و شنا در آن.
میگویند غوغا، در عمق اروند است. شنیدهام جریان اروند، جریان صاف و آرام است، اما در عمق آن غوغایی به پاست و خروش و طغیان واقعی رودخانه زیر آب است. به طوری که اگر لنگر کشتی که در اروند لنگر میاندازد ضعیف باشد جریان رود، کشتی یا یدککش را از لنگر جدا میکند و با خود میبرد.
اینجاست که میفهمم چرا غواصان کارکشته زمان جنگ با شنیدن نام اروند، هوایی میشدند و تمام سختی عبور از این رودخانه را که حتی عراقیها تصور نمیکردند کسی بتواند از آن عبور کند، به جان میخریدند. برای آنها جنگ دوجانبه بود؛ جنگ با آب و جنگ با دشمن…
با تبادل لینک هوشمند می توانید به طور رایگان
پیج رنک گوگل ، رتبه آلسکا و تعداد بازدید کنندگان خود را افزایش دهید
جهت تبادل لینک هوشمند به
http://links.ec01.ir
مراجعه کنید